یادداشت، به قلم اسماعیل موحدی نژاد
پسکرانهای برای ایران:
پسکرانهای برای ایران:
جشن ۴۰۰ سالگی بندرعباس را بهانه کردهایم تا به جغرافیای اقتصادیترین استان کشور برویم و نسبت توسعهی آن را با اقتصاد دریامحور بسنجیم. این مسیر، مسیر تازهای است که در آن تلاش کردهایم همزمان که شنونده، بیننده و منتقلکنندهایم، در دل شهر و مردمانش، به جستوجوی معنای واژهی توسعه باشیم.
استانی که بر اساس شعارها بهعنوان اقتصادیترین استان کشور شناخته میشود تا به امروز چه مفهومی از «توسعه» را شناخته، با چالشهای آن چگونه مواجه شده و بعد از ۴۰۰ سال برای آینده خود چه برنامهای در سر میپروراند؟ نمونهی موردی ما در این کاوش شهر بندرعباس است؛ شهری که شهریت خود را مدیون قرارگرفتن در بهترین نقطه جغرافیایی خلیج فارس میداند و از این رهگذر، سرسلسلهدار تجارت دریایی در دنیای قدیم و ایران کنونی است. این شهر چگونه ساخته شده و در این ۴۰۰ سال چطور توانسته میراثش از زمین و جادهی ترانزیتی گرفته تا دریا و صنعتگرانش را حفظ کند و افزایش ببخشد؟
آیا این مسیر، با توجه به مؤلفههای توسعه در بندرعباس، سرعت مطلوبی داشته یا خیر؟ بر این اساس بندرعباس را میتوان یک «شهر ـ دریا» دانست، شهری که شهریت خود را مدیون دریاست و از سوی دیگر، خود، پسکرانهای برای تمام مبادلات تجاری و کالای کشور است.
چهار دهه ثبات و رونق:
در طول چهار دههی اخیر، استان هرمزگان و بهویژه مرکز آن، تحولات متفاوتی را پشت سرگذاشته است. بندری که روزی قرار بود بخشی از تجارت دریایی ایران را در حوزهی خلیج فارس و دریای عمان بر عهده داشته باشد، حالا عهدهدار بخشی از زنجیرهی تأمین کالاهای اساسی است و یکی از مهمترین و حساسترین نقاط روی نقشهی دنیا.
هرمزگانیها جنگ تحمیلی را نه فقط در شهرهای خود به چشم دیدند بلکه تا سالها پس از آن نیز، برای دفاع از نام خلیج همیشه فارس و امنیت تنگهی هرمز جنگیدند. بر همین اساس است که بندرعباس میتواند ما را به راهبردی در زمینهی توسعهی بنادر کشور برساند؛ استان هرمزگان در طول این سالها فراز و فرودهای فراوانی را پشت سرگذاشته، مدلهای مختلف توسعه را دیده و اکنون آماده است تا مدل توسعهی خود را بر مبنای داشتهها و یافتهها کنار هم بچیند.
نظر دهید